loading...
ღღمن و فـوجے و بقیه دوســــتامღღ
✓سایو فوجی✓ بازدید : 677 سه شنبه 27 مرداد 1394 نظرات (26)

من لباست خیلی قشنگه.

ریما:

http://8pic.ir/images/2txog06qyzxp8ubzwcxb.jpg

ریما:اره خیلی قشنگه.

من:موفق باشی.

ریما:برا چی؟

من:انیکیم داره میاد...

ریما:اه اومد پس فعلا...

من:فعلا...

یه چرخی زدم همه دخترا پیش پسرا بودن.

بازم یه چرخی زدم.

احساس کردم یکی پشتمه..

برگشتم....فوجی بودش...

من:اه فوجی سنپای.......س..سلام....

فوجی:(بدم میاد بنویسمش ولی مجبورم)قشنگ شدی...

من:اه ممنون...شماهم همین طور...(خاک بر اون سرم)

فوجی:اشکالی نداره بریم پیش بقیه...

من:نه منم میخواستم همین الان برم.چه خوب شد الان باشما میرم(عجب دروغ گوییم)

فوجی:سلام...

مومو:بهههه فوجی سنپای.خوش اومدی.بفرما...

انی:سایو بیا اینجا....

من:هههه باشه میام....(دارم چرتوپرت میگم)

مومو:پس قراره با خواهر ایچیزن برقصی..!!

من:ان حق داره سرت داد بکشه...خواهر ریوما اسم داره.فهمیدی؟

مومو:باشه باشه....

من:اهان.حالا خوب شد.خب کجا بودیم انی...

انی:داشتیم راجب لباسا حرف میزدیم...!!!

من:جدا...ولی فکر نکنم.اخه من سر اینجور چیزا بحث نمیکنم...

انی:نمیدونم...(با لحجه ی مهران غفوریان در سریال در حاشیه بخونیدش)

من:وللش بریم سراغ دخترا....

انی:بریم..

بعد کلی حرف زدن...

مدیر:اهم اهم.خب من اینجا از تمام شاگردان عزیز برای حضور در این جشن قدر دانی میکنم.میخواستم از تمام کسانی که به ما در جشن یاری رساندند هم تشکر و قدردانی کنم.خب دانش اموزان عزیز هر موقع موزیک زده شد شماها میتونید برقصید...بعد رقص اول یه پذیراییه حسابی از شماها میشه.بعدش وقت ازاده.یعنی میتونید دوباره برقصید یا برید در باغ مدرسه قدم بزنید با دوستانتان اوقات خوبی رو سپری کنید.متشکرم.خب بفرمایید...

 و بعدش اهنگ شروع کرد به پخش شدن.این دیگه خیلی رمانتیک بودش...خدایی وقتی شنیدمش هنگ کردم...

اینا حدف اصلیشون از ترتیب دادن این جشن چی بوده؟خیلی عجیب بود...

پسرا و دخترا میومدن و میرقصیدن.داشتم نگاشون میکردم رایا و تزوکا رو هم بینشون دیدم.خیلی جالب بود اخه رایا رو هیچ وقت توی این حالت ندیده بودم.خدایی نگاشم میکردی انگار نه انگار...عادیه عادی...کلا منبع تعجب اور همس.ناتسوکو و تاکاسان هم اومدن بقیه هم دوباره به جمع اضافه شدن...با خودم فکر میکردم چطوری باید برقصم؟با فوجی کو؟جلوی همه؟خیلی دیگه ....واییی ولش کن اصلا نفس عمیق اوفففف....راحت اروم بدون استرس....

فوجی:امم سایو...

من با صدای تقریبا بلند:وای یا خدا!چی شده؟

فوجی:؟؟؟؟

من:خاک عالم بد سوتی بود..،امم ببخشید فوجی سنپای هول شدم چیزی میخواستید؟

فوجی:اره میشه افتخار بدین....

من:امم باشه...^_^

بعدش شروع کردیم به رقصیدن.خدایی خیلی دیگه...

وای چی میگم...ولی خدایی تاحالا این قدر به فوجی نزدیک(رو در رو)نشده بودم...

هی وای من.خیلی دیگه جدی شده؟چرا فوجی چشاش بازه؟سرخیدم و کلم رفت پایین...

خیلی ریلکس میرقصیدم..انگار نه انگار...ولی احساس کردم الان یه بخاری شدم...

یکمی ازون جو رفتم پایین...اخیش بهتر شد...داشتم عرق میکردم....

یه هو چشمم رفت سمت یه دختری که معلوم بود یه لباس محلی ایرانی قشنگ مشکی با کمربند و مخلفات دیگر آبی تیره و نقره ای پایینشم سکه های آبی نقره ای.

من:عجب لباسی پوشیده این ساکورا.خیلی رفته تو فاز ایرانی...

یه هو دیدم که خانم داره برام چشمک میزنه.اعصابم ریخت بهم.ساکورا یعنی...اخ وللش...

هیچی دیگه رقصیدیم.بقیه هم رقصیدن...کلی هم کیف کردن.

بعدش رقتیم سراغ پذیرایی و شاممونو خوردیم...خب نوبت به بخش سوم رقص رسیده.

نمیدونم بقیه قراره چی کار کنن.دیدم تزوکا و رایا رفتن بیرون...انی و مومو سر میز داشتن حرف میزدن...

ریما و ریوما در صحنه ی وحشتناک رمانتیک دستای همو گرفته بودن و داشتن از بالکن نگاه ماه میکردن و حرف میزدن(عجبببببب)بقیه هم مشقول کارای دیگه ای بودن که اگه بخوام توضیح بدم وقتم کلا میره هوا...

یه هو فوجی دستمو گرفت و بردتم بیرون یه جای خیلی خوشمل پیش یه ابفشان مصنوعی...(زیادی زمین شناسی خوندم).نشست اونجا ماهم نشستیم دیگه..لباسمم خاکی نشد برای اینکه نشسته بودیم روی یه نیمکت...

صبر کن ببینم مدرسه که از اینا نداشت؟پس از کجا پیداشون شده؟جلل خالق ها چی کار کردن.واقعا از مدیرمون انتظار این کارارو نداشتم.البته گفته بود که از کسایی که کمکش کردن متشکره...نکنه...وای اینا همش کار این معلم هنرمونه...زنه جوونه بیا برامون جاهای مخصوصی هم سفارش داده.یاخدا نکنه اصلا پیشنهاد جشنه کار خودش بوده.اوف...ولی خدایی کار خوبی کرد....وللش بر میگردیم سر صحنه ی رمانتیک.....

فوجی:سایو...

من:بله(داره حساس میشه)

فوجی:سایو...

من:بله.....(ای بابا داره طنز میشه)

فوجی:میتونم چیزی بپرسم؟

من:بپرس(نه نه دوباره شد رمانتیک)

چقدر منو دوس داری(چخانه بابا...فوجیو این کارا)

من:نانی؟(جانم)

فوجی:گفتم....

من:شوخی بسه...(دوباره رفت طنز)

فوجی:جدا از شوخی گذشته چقدر منو دوس داری؟

من: همون قدر که دوسم داری.

فوجی:اهمم خیلی خوبه...

من:کجاش خوبه؟....

یه هو که بهتره نگم...د بابا ببووووققققق سانسوری....نگرفتی به من هیچ ربطی نداره..

من:در اون لحظه ی خخخییللللیییی خاص دو راه داشتم.یکی که برم تو افق محو بشم یا بشم گوجه فرنگی...

خواگه محو بشم یه نوع جاخالی حساب میاد بده.برا همین شدم گوجه فرنگی اونم نه هر گوجه ای.گوجه ای که هر پسری اونو ببینه دلش بخواد بزارتش زیر یه ماشین تا رب بشه..(خخخخ)

فوجی هم منو تو اون حالت دید.دیگه بدترش کرد.اومد همونه گوجه های بنده رو گاز زد....

د بابا بی خیال وللش....هیچی حالا میریم سراغ انیکیم....

ریوما:ریما...!

ریما:جانم...(بله جانم..؟؟؟وات)

ریوما:خواستم بگم که...دوست دارم...

ریما:منم همین طور(من تو افق محوم سراغم نیاین باشه؟)

بعدشم....ببوووقققق(ای بابا.وللش اصلا بی خیال اینا بریم سراق سرسنگینا)

تزوکا:امشب خیلی بهم خوش گذشت تو چی؟

رایا:اره برا اولین باز بهم خوش گذشت(جانم.دروغه بابا)

تزوکا:راس میگی؟

رایا:نوچ(ضد حال اینا ها)

تزوکا:واقعا......(دل شکسته)

رایا:درسته زیاد بهم خوش نگذشت ولی خیلی از رقصیدن با تو خوشحالم(دروغه)

تزوکا:خوبه....یه هو....بوووققققق(ده بسه میریم سراغ بقیه)


.


.


.


.


.


.


.


.


شرمنده دوستان گلم سراغ بقیه هم رفتم بوققققق داشت....کلا قصه ی ما به سر رسید.مرغای عشق ما به عشقشون رسید....

بعد صحنه های رمانتیک...دخترا هنگ کرده رفتن خونه هاشون....

هر کی هم برا خودش شده بود یه نوع گوجه فرنگی....

فکر کنم رایا سرخیه گوجه هاش کم تره مابودن...د بی احساس....حیف که دستگاهی اختراع نشه تا ببینیم حس درونیش چیه....

صبر کن بینم ...ماکه عشق شنج و دستگاه دروغ سنجو داریم...یوهاهاها.رایا فردا خدمت رسیدم...



بچه ها داستان تمامید


کل دستای منم پوکید...


انشالا روده پر شده باشید....


فکر نکنم داستان دیگه ای هم بنویسم.پس بای بای..

ارسال نظر برای این مطلب
این نظر توسط Roya در تاریخ 1394/08/17 و 14:15 دقیقه ارسال شده است

خیلی قشنگ و خنده دار بود من که مردم از خنده
پاسخ : خوشحالم که خوشت اومد

این نظر توسط زهرا در تاریخ 1394/07/10 و 1:11 دقیقه ارسال شده است

سایو بابت قطع صحبتمون متاسفمشکلکشکلکشکلک
پاسخ : نه اشکالی نداره
درکت میکنم

این نظر توسط زهرا در تاریخ 1394/06/31 و 21:57 دقیقه ارسال شده است

عزیزم منم دیگه مامانم ازم بر می داره
خوب دیگه ببخش مزاحمت شدم برم وسایلمو آماده کنم برای فردا که قراره برم قبرستون
خیلی خوش گذشت
راستی گلم من طرفدارتم عاشق کارتم دوست دارم بایشکلکشکلکشکلکشکلکشکلکشکلک
پاسخ : منم همین طور
خوش حال شدم
انشالا امسال معدل بیست شی
قربانت فدات بوس بوس

این نظر توسط زهرا در تاریخ 1394/06/31 و 19:07 دقیقه ارسال شده است

منم با تبلت میام واسه لپ تابم می خوام
پاسخ : شرمنده زهرا جون من دیگه فردا پس فردا تقریبا از نت میکشم کنار

این نظر توسط زهرا در تاریخ 1394/06/31 و 17:23 دقیقه ارسال شده است

ببین سایو من هر زری که خواستم بزنم تواین پست می زارم داستانت خیلی خوب بود میخوام نظر بارون شه
پاسخ : خخخخ خیلی ممنون

این نظر توسط زهرا در تاریخ 1394/06/31 و 17:15 دقیقه ارسال شده است

راستی سایو میشه عکس قهرمانان تنیس واسه دسک تاپ بذاری
پاسخ : نمیدونم
من با کامپیوتر نمیام
تمام این کارا با تبم انجام میدم

این نظر توسط زهرا در تاریخ 1394/06/31 و 14:51 دقیقه ارسال شده است

مدرسههههههههه تا کمتر از بیست و چهار ساعت دیگه باید بریم مدرسهههههههههشکلکشکلکشکلکشکلکشکلک
من که دارم بالا می یارمشکلکشکلک
پاسخ : ممممممممنننننننمممممم
حالم داره بهم میخوره

این نظر توسط زهرا در تاریخ 1394/06/31 و 13:34 دقیقه ارسال شده است

سایو سایو سایو سایووووووووووووووشکلکشکلکشکلکشکلک
پاسخ : بله چی شده

این نظر توسط زهرا در تاریخ 1394/06/30 و 19:22 دقیقه ارسال شده است

خیلی رمانتیک بود و خیلییی هم خنده دار
راستی چرا سانسورش کردی بابا وللش ماکه خودی اییم بذار بابا
واااای چقدر من منحرف شدم
پاسخ : خخخخخخخخ

این نظر توسط haniyeh در تاریخ 1394/06/17 و 13:14 دقیقه ارسال شده است

خیلییییی قشنگ بود مرسی ولی کاش میشد بازم داستان بنویسی
پاسخ : عزیزم دارم مینویسم به وب دخترونم برو
girls99.mihanblog.com


کد امنیتی رفرش
1 2 3 صفحه بعد
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • نظرسنجی
    وبم چطوره؟
    از کدوم خوشت میاد؟
    آمار سایت
  • کل مطالب : 114
  • کل نظرات : 1663
  • افراد آنلاین : 1
  • تعداد اعضا : 72
  • آی پی امروز : 5
  • آی پی دیروز : 4
  • بازدید امروز : 19
  • باردید دیروز : 8
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 4
  • بازدید هفته : 19
  • بازدید ماه : 519
  • بازدید سال : 11,230
  • بازدید کلی : 82,924